دیشب رویایی داشتم خواب دیدم بر روی شنها راه می روم همراه با خود خداوند و بر روی پردهء شب.تمام روزهای زندگی خودم را مانند فیلمی دیدم همانطور که بر گذشته ام نگاه می کردم روز به روز از زندگی را دو رد پابر روی پرده ظاهر شد
یکی مال من و یکی از آن خداوند.
راه ادامه یافت ایستادم و به عقب نگاه کردم در بعضی جاها فقط یک رد پا وجود داشت که اتفاقا آن محل ها مطابق با سخت ترین روزهای زندگی ام بود"روزهایی با بزرگترین ترسها رنجها ودردها...
آنگاه از خداوند پرسیدم:خداوندا!تو گفتی در تمام ایام زندگی با من خواهی بود چرا در لحظاتی مرا تنها گذاشتی.
خداوند پاسخ داد:بنده ام من تو را دوست دارم و هرگز تو را تنها نخواهم گذاشت.حتی برای لحظه من چنین نکردم
هنگامی که بر روی شنها یک رد پا دیدی من بودم که تو را بر دوش می کشیدم.
سفر آخرت را آماده باش و توشهء آن را پیش از رسیدن مرگ به دست آور "امام حسن(ع)"