روزی دروغ به حقیقت گفت:میل داری با هم شنا کنیم
حقیقت ساده لوح پذیرفت وگول او را خورد.آن دو با هم به کنار ساحل رفتند حقیقت لباسش را در آورد و داخل آب رفت اما دروغ حیله گر فورا لباسهای او را پوشید.از آن روز به بعد حقیقت همیشه عریان وزشت است و دروغ در لباس حقیقت زیبا و فریبنده
نویسنده » محبوبه یاس . ساعت 11:23 صبح روز یادداشت ثابت - چهارشنبه 92 مهر 25