وقتی که چهل زمستان پیشانی ترا از همه طرف احاطه و محاصره کرد و در کشتزار جمال تو چین و شیارهای عمیق حفر نمود و این پوشش غرور آمیز جوانی را بصورت لباسی ژنده و کم ارزش در آورد آنوقت اگر از تو بپرسند آنهمه زیبایی تو کجا شد و خزانه ئ با ارزش جوانی کجا رفت و تو بگویی در گودی فرو رفته ئ چشمانم گم شده اند شرمساری فرساینده و جانکاه است.هنگامیکه خون تو به سردی گراییده است آنرا در فرزندت گرم می بینی..شکسپیر
نویسنده » محبوبه یاس . ساعت 2:40 عصر روز سه شنبه 92 مهر 23